خلاصه مدیریتی
جهان در میانه یک بحران جهانی انرژی با عمق و پیچیدگی بی سابقه ای قرار دارد. اروپا در مرکز این بحران قرار دارد، اما پیامدهای مهمی برای بازارها، سیاست ها و اقتصادهای سراسر جهان دارد. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، فقیرترین و آسیب پذیرترین افراد احتمالاً بیشترین آسیب را خواهند دید. این فشارها با تهاجم روسیه به اوکراین آغاز نشد، اما به شدت توسط آن تشدید شد. قیمتهای فوقالعاده بالا جرقهای برای ارزیابی مجدد سیاستها و اولویتهای انرژی است. روابط انرژی اروپا و روسیه در حال فروپاشی است و قابلیت دوام چندین دهه زیرساخت سوخت های فسیلی و تصمیمات سرمایه گذاری بر اساس این پایه را زیر سوال می برد. تغییر جهت گیری عمیق تجارت بین المللی انرژی در حال انجام است و خطرات بازار جدیدی را به همراه دارد، حتی اگر آسیب پذیری های طولانی مدت را برطرف کند. بسیاری از خطوط این دنیای جدید هنوز به طور کامل مشخص نشده اند، اما هیچ بازگشتی به حالت قبل وجود ندارد. از بحران های انرژی گذشته می دانیم که بعید است روند تعدیل روند آرامی داشته باشد. این تعدیل همچنین در چارچوب تعهدات دولت ها به انتقال انرژی پاک صورت خواهد گرفت. موضوع اصلی چشمانداز جهانی انرژی 2022 این است که چگونه اهرمهای تغییرات تکنولوژیکی و نوآوری، تجارت و سرمایهگذاری و تغییرات رفتاری میتوانند یک انتقال مطمئن به سمت یک سیستم انرژی با انتشار خالص صفر را هدایت کنند، در حالی که خطرات بالقوه و مبادلات بین سیاستهای مختلف را به حداقل میرسانند.
بحران جهانی انرژی ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین پیامدهای گستردهای برای خانوارها، مشاغل و کل اقتصادها دارد و باعث واکنشهای کوتاهمدت دولتها و همچنین بحث عمیقتر درباره راههای کاهش خطر اختلالات آینده و ارتقای امنیت انرژی میشود. این یک بحران جهانی است، اما اروپا بازیگر اصلی است و گاز طبیعی در مرکز صحنه است - به ویژه در زمستان آینده نیمکره شمالی. قیمت بالای گاز و زغال سنگ عامل 90 درصد فشار افزایشی بر هزینه های برق در سراسر جهان است. برای جبران کمبود گاز روسیه، اروپا قرار است در سال 2022 نسبت به سال قبل 50 میلیارد متر مکعب (LNG) اضافی وارد کند.
این بحران فشارهای تورمی را تشدید کرده و خطر رکود اقتصادی را ایجاد کرده است. قیمت ها و فشارهای اقتصادی به این معناست که تعداد افرادی که به انرژی مدرن دسترسی ندارند برای اولین بار در یک دهه اخیر در حال افزایش است. حدود 75 میلیون نفر که اخیراً به برق دسترسی پیدا کرده اند، احتمالاً توانایی پرداخت هزینه آن را از دست خواهند داد و 100 میلیون نفر ممکن است به استفاده از زیست توده سنتی برای پخت و پز برگردند. دولتها در مواجهه با کمبود انرژی و قیمتهای بالا، تاکنون بیش از 500 میلیارد دلار را متعهد شدهاند که عمدتاً در اقتصادهای پیشرفته هستند تا از مصرفکنندگان در برابر تأثیرات فوری محافظت کنند. سایر اقدامات کوتاه مدت شامل افزایش تولید برق با سوخت نفت و زغال سنگ، افزایش طول عمر برخی از نیروگاه های هسته ای و تسریع جریان پروژه های تجدیدپذیر جدید است.
با توجه به اینکه بازارهای انرژی به شدت آسیب پذیر هستند، شوک انرژی امروز یادآور شکنندگی و ناپایداری سیستم انرژی فعلی ما است. یک سوال کلیدی برای سیاستگذاران و برای این چشم انداز، این است که آیا این بحران یک عقبگرد برای گذار انرژی پاک خواهد بود یا اقدامات سریعتر را تسریع می کند. سیاستهای آبوهوایی و تعهدات خالص صفر در برخی بخشها به دلیل افزایش قیمتهای انرژی مورد سرزنش قرار گرفتند، اما شواهد کمی برای این موضوع وجود دارد.
زمانهای بحران، دولتها و نحوه واکنش آنها را مورد توجه قرار میدهد. در کنار اقدامات کوتاه مدت، بسیاری از دولت ها اکنون در حال برداشتن گام های بلندمدت هستند: برخی به دنبال افزایش یا تنوع بخشیدن به عرضه نفت و گاز هستند. بسیاری به دنبال تسریع تغییرات ساختاری هستند. این چشم انداز سه سناریو - کاملاً به روز شده - را بررسی می کند که چارچوبی برای تفکر در مورد آینده انرژی و بررسی پیامدهای انتخاب های مختلف سیاست، روندهای سرمایه گذاری و پویایی های فناوری فراهم می کند. سناریوهایی که نباید به عنوان پیش بینی آژانس بین المللی انرژی در نظر گرفته شوند عبارتند از:
1-سناریوی سیاستهای بیانشده (STEPS) مسیری را نشان میدهد که تنظیمات خطمشی امروزی نشان میدهد.
2-سناریوی تعهدات اعلام شده (APS) فرض می کند که تمام اهداف جاه طلبانه اعلام شده توسط دولت ها به موقع و به طور کامل برآورده می شوند، از جمله اهداف بلندمدت خالص صفر و دسترسی به انرژی.
3-سناریوی انتشار خالص صفر تا سال 2050 (NZE) راهی را برای دستیابی به تثبیت 1.5 درجه سانتیگراد در افزایش میانگین دمای جهانی در کنار دسترسی جهانی به انرژی مدرن تا سال 2030 ترسیم می کند.
ابهامات زیادی در مورد چگونگی تحول این بحران انرژی و افزایش قیمت سوخت های فسیلی برای مدت طولانی وجود دارد. در تمام سناریوها، فشارهای قیمتی و چشمانداز کوتاهمدت ضعیف اقتصاد جهانی باعث کاهش تقاضای انرژی نسبت به چشمانداز سال گذشته میشود. در سناریوی سیاست های بیان شده (STEPS)، رشد تقاضای جهانی انرژی حدود 1% در سال تا سال 2030 در مجموع تقریباً به طور کامل توسط انرژی های تجدیدپذیر تامین می شود. بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه، مانند هند، شاهد افزایش در طیف گستردهتری از سوختها و فناوریها هستند، در حالی که تنها منابع نشاندهنده رشد در اقتصادهای پیشرفته تا سال 2030، انتشار کم آلایندهها است. STEPS در این چشم انداز اولین سناریوی چشم انداز انرژی جهان است که اوج قطعی تقاضای جهانی برای سوخت های فسیلی را نشان می دهد. تقاضای زغال سنگ در چند سال آینده به اوج خود می رسد، تقاضای گاز طبیعی تا پایان دهه به یک سطح ثابت می رسد و تقاضای نفت در اواسط دهه 2030 قبل از اینکه اندکی کاهش یابد، به بالاترین حد خود می رسد. از 80 درصد امروز - سطحی که برای دهه ها ثابت بوده است - سهم سوخت های فسیلی در ترکیب انرژی جهانی به کمتر از 75 درصد تا سال 2030 و به بیش از 60 درصد تا اواسط قرن کاهش می یابد. در سناریوی تعهدات اعلام شده (APS)، تلاش برای برآورده کردن کامل تعهدات آب و هوایی، تقاضا برای تمام سوختهای فسیلی را تا سال 2030 کاهش میدهد. یک نکته مشترک در هر سناریو افزایش سهم برق در مصرف انرژی نهایی جهانی است. از 20% امروز، این در هر سناریو افزایش مییابد و در سناریوی NZE در اواسط قرن به بیش از 50% میرسد. این امر با افزایش کلی تقاضای جهانی برق مرتبط است. بخش عمده ای از این رشد ناشی از بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه است. هر سناریو به طرق مختلف و در ابعاد مختلف با چالشهای کنونی امنیت انرژی و آب و هوا مواجه است، اما نقطه شروع تصمیمگیرندگان امروزی اساساً با همتایان خود در دهه 1970 متفاوت است. چالشهای اقلیمی و محیطی به دلیل نیم قرن افزایش انتشار گازهای گلخانهای بسیار حادتر هستند. اما انتخابهای فناوری پاک موجود امروزه بسیار بالغتر و رقابتیتر هستند و گزینههایی برای استفاده بسیار کارآمدتر از انرژی و تولید انرژی پاکتر و انواع جدید ذخیرهسازی فراهم میکنند. در نتیجه، بسیاری از اجزای یک نوع جدید از سیستم انرژی به وضوح قابل مشاهده هستند. سوال این است که چقدر می توان آنها را به طور موثر و سریع در کنار فناوری های سنتی و سپس به جای آنها مستقر کرد. جهان در سالهای اخیر به اندازه کافی در انرژی سرمایهگذاری نکرده است، واقعیتی که سیستم انرژی را در برابر شوکهایی که در سال 2022 مشاهده شد آسیبپذیرتر کرد. گذار آرام و ایمن انرژی مستلزم افزایش عمده در جریان سرمایهگذاری انرژی پاک است. رسیدن به سناریوی NZE مستلزم افزایش سه برابری هزینههای انرژی پاک و زیرساختها تا سال 2030، در کنار تغییر به سمت سرمایهگذاری بسیار بالاتر در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه است.
سیاستهای جدید در بازارهای بزرگ انرژی به افزایش سرمایهگذاری سالانه انرژی پاک تا سال 2030 به بیش از 2 تریلیون دلار در STEPS کمک میکند که نسبت به امروز بیش از 50 درصد افزایش یافته است. انرژی پاک به فرصتی بزرگ برای رشد و اشتغال و عرصه ای بزرگ برای رقابت اقتصادی بین المللی تبدیل می شود. تا سال 2030، تا حد زیادی به لطف قانون کاهش تورم ایالات متحده، افزایش ظرفیت خورشیدی و بادی سالانه در ایالات متحده دو و نیم برابر بیشتر از سطح امروزی است، در حالی که فروش خودروهای الکتریکی هفت برابر بیشتر است. اهداف جدید همچنان به تولید انبوه انرژی پاک در چین دامن می زند، به این معنی که مصرف زغال سنگ و نفت آن هر دو قبل از پایان این دهه به اوج خود می رسد. استقرار سریعتر انرژیهای تجدیدپذیر و بهبود بهرهوری در اتحادیه اروپا، تقاضای گاز طبیعی و نفت اتحادیه اروپا را در این دهه 20 درصد و تقاضای زغالسنگ را تا 50 درصد کاهش میدهد، فشاری که به دلیل نیاز به یافتن منابع جدید مزیت اقتصادی و صنعتی فراتر از آن، فوریت بیشتری را به همراه دارد. هند در سال 2030 به سمت هدف ظرفیت انرژی تجدیدپذیر داخلی 500 گیگاوات پیشرفت بیشتری می کند و انرژی های تجدیدپذیر تقریباً دو سوم تقاضای برق این کشور را که به سرعت در حال افزایش است برآورده می کند.
همزمان با متعادل شدن مجدد بازارها، انرژی های تجدیدپذیر با حمایت انرژی هسته ای شاهد پیشرفت های پایدار خواهند بود. افزایش تولید برق تجدیدپذیر به اندازهای سریع است که از رشد کل تولید برق پیشی گرفته و سهم سوختهای فسیلی برای تولید انرژی را کاهش میدهد. سیاستهای تقویتشده، چشمانداز اقتصادی ضعیف و قیمتهای بالا در کوتاهمدت، رشد کلی تقاضای انرژی را تعدیل میکنند. افزایش در درجه اول از هند، آسیای جنوب شرقی، آفریقا و خاورمیانه است. با این حال، افزایش مصرف انرژی در چین، که محرک مهمی برای روندهای انرژی جهانی در دو دهه گذشته بوده است، کند شده و تا قبل از سال 2030 به طور کامل متوقف می شود زیرا چین به سمت اقتصاد خدمات محور تر حرکت می کند.
تجارت بینالمللی انرژی در دهه 2020 با تطبیق کشورها با گسست جریانهای روسیه-اروپا، که فرض میشود دائمی است، دچار تغییر جهت عمیقی شد. همه جریانهای روسی که از اروپا جابهجا شدهاند، جای جدیدی در بازارهای دیگر پیدا نمیکنند. با شروع ممنوعیت های اتحادیه اروپا بر واردات روسیه، بازارهای نفت خام و فرآورده، به ویژه گازوئیل، با دوره ای متلاطم روبرو هستند. تعدیل گاز طبیعی به زمان بیشتری نیاز دارد. سهم روسیه از تجارت بینالمللی گاز که در سال 2021 30 درصد بود، تا سال 2030 در STEPS به 15 درصد و در APS به 10 درصد کاهش مییابد.
استفاده جهانی از سوخت های فسیلی از زمان شروع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم در کنار تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. معکوس کردن این افزایش در حالی که به گسترش اقتصاد جهانی ادامه می دهد، لحظه ای مهم در تاریخ انرژی خواهد بود. سهم سوختهای فسیلی در ترکیب انرژی جهانی برای دههها سرسختانه بالا بوده و حدود ۸۰ درصد بوده است. تا سال 2030 در STEPS، این سهم به زیر 75% و تا سال 2050 به بیش از 60% میرسد. بالاترین میزان انتشار جهانی CO2 مرتبط با انرژی در STEPS در سال 2025 به 37 میلیارد تن (Gt) در سال رسیده است. و تا سال 2050 به 32 گیگا تن برمی گردند. این با افزایش حدود 2.5 درجه سانتی گراد در دمای متوسط جهانی تا سال 2100 همراه خواهد بود. با این حال، کاهش تنها 13٪ در انتشار سالانه CO2 تا سال 2050 در STEPS برای جلوگیری از تأثیرات شدید ناشی از تغییر آب و هوا کافی نیست.
نگرانیها در مورد قیمت سوخت، امنیت انرژی و انتشار گازهای گلخانهای، چشمانداز بسیاری از سوختهای کم آلاینده را روشن میکند.
سرمایه گذاری در گازهای کم آلاینده قرار است در سال های آینده به شدت افزایش یابد. در APS، تولید جهانی هیدروژن کم انتشار از سطوح بسیار پایین امروزی تا سال 2030 به بیش از 30 میلیون تن در سال می رسد که معادل بیش از 100 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی است. اگرچه همه هیدروژن های کم انتشار نمی توانند جایگزین گاز طبیعی شوند.
تغییرات سیاست و فناوری از زمان توافق پاریس در سال 2015، افزایش دمای پیشبینیشده را کاهش داده است، اما هنوز راه درازی برای مهار گرمایش جهانی در 1.5 درجه سانتیگراد باقی مانده است. تهاجم روسیه به اوکراین منجر به یک دوره آشفتگی فوق العاده در بازارهای انرژی، به ویژه برای گاز طبیعی شده است.
هر بحران انرژی بازتابی از گذشته دارد و فشارهای حاد موجود در بازارهای امروزی با شدیدترین اختلالات انرژی در تاریخ انرژی مدرن، به ویژه شوک های نفتی دهه 1970 مقایسه می شود. در آن زمان، مانند اکنون، محرک های ژئوپلیتیکی قوی برای افزایش قیمت ها وجود داشت که منجر به تورم بالا و آسیب های اقتصادی شد. در آن زمان، مانند اکنون، بحران ها برخی از شکنندگی ها و وابستگی های اساسی در سیستم انرژی را آشکار کردند. در آن زمان، مانند اکنون، قیمت های بالا انگیزه های اقتصادی قوی برای اقدام ایجاد کرد و این انگیزه ها با ملاحظات امنیت اقتصادی و انرژی تقویت شد. اما بحران جهانی انرژی امروز به طور قابل توجهی گسترده تر و پیچیده تر از بحران های قبلی است. شوک های دهه 1970 مربوط به نفت بود و وظیفه سیاست گذاران نسبتاً روشن بود. کاهش وابستگی به نفت، به ویژه واردات نفت. در مقابل، بحران انرژی امروزه دارای ابعاد متعددی است: گاز طبیعی، همچنین نفت، زغال سنگ، برق، امنیت غذایی و آب و هوا. بنابراین، راه حل ها به طور مشابه همه را شامل می شود. در نهایت آنچه مورد نیاز است، صرفاً تنوع بخشیدن به یک کالای انرژی نیست، بلکه تغییر ماهیت خود سیستم انرژی و انجام این کار با حفظ ارائه خدمات مقرون به صرفه و ایمن انرژی است.
بهره وری و سوخت های پاک باعث افزایش رقابت می شوند. افزایش عظیم سرمایه گذاری در انرژی برای کاهش ریسک جهش قیمت ها و نوسانات در آینده و رسیدن به مسیری برای انتشار خالص صفر تا سال 2050 ضروری است. سرمایه گذاری در انرژی پاک از 1.3 تریلیون دلار امروز تا سال 2030 در STEPS به بالای 2 تریلیون دلار افزایش می یابد، اما در سناریوی NZE باید در همان زمان به بالای 4 تریلیون دلار برسد که نیاز به جذب سرمایه گذاران جدید در بخش انرژی را برجسته می کند. دولتها باید رهبری را بر عهده بگیرند و جهتگیری استراتژیک قوی ارائه دهند، اما سرمایهگذاریهای مورد نیاز بسیار فراتر از توان مالی عمومی است. مهار منابع گسترده بازارها و تشویق بازیگران خصوصی برای ایفای نقش خود حیاتی است. امروزه به ازای هر 1 دلاری که در سطح جهان برای سوخت های فسیلی هزینه می شود، 1.5 دلار صرف فناوری های انرژی پاک می شود.
کمبود سرمایه گذاری در انرژی پاک در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه بیشتر است، که با توجه به رشد سریع پیش بینی شده تقاضا برای خدمات انرژی، سیگنال نگران کننده ای است. اگر چین حذف شود، میزان سرمایهگذاری سالانه در انرژیهای پاک در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه از زمان منعقد شدن توافقنامه پاریس در سال 2015 ثابت باقی مانده است. کلید عدم تعادل اساسی، که چندین سال در حال شکل گیری بوده، به سرمایه گذاری مربوط می شود. به مدت پنج سال پس از انعقاد موافقتنامه پاریس، میزان سرمایه گذاری در گذار انرژی در حدود 1 تریلیون دلار در سال ثابت باقی ماند. اما این مقدار بسیار کمتر از مقدار مورد نیاز برای حمایت از تحول کامل سیستم انرژی بود. تنها در دو سال گذشته، 2021 و 2022، هزینه های انرژی پاک افزایش چشمگیری داشته است. روی دیگر سکه سرمایه گذاری، هزینه های سوخت های فسیلی است. این به سرعت پس از سقوط قیمت نفت در سالهای 2014-2015 کاهش یافت، که منعکسکننده درآمدهای کمتر و ناامیدی سرمایهگذاران از بازده ضعیفی بود که شرکتهای نفت و گاز تولید میکردند. سرمایه گذاری انرژی از سال 2015 تا 2020 کاهش یافت. سرمایه گذاری در سوخت های فسیلی پس از سقوط قیمت نفت در سال های 2014-2015 کاهش یافت و هزینه های انرژی پاک تا همین اواخر افزایش نیافته بود.
اگر سرمایه گذاری انرژی پاک مانند سناریوی NZE تسریع نشود، برای جلوگیری از نوسان بیشتر قیمت سوخت، سرمایه گذاری بیشتری در نفت و گاز مورد نیاز است، اما این به معنای به خطر انداختن هدف 1.5 درجه سانتی گراد نیز خواهد بود. در STEPS، به طور متوسط تقریباً 650 میلیارد دلار در سال برای سرمایه گذاری بالادستی نفت و گاز طبیعی تا سال 2030 هزینه می شود که در مقایسه با سال های اخیر بیش از 50 درصد افزایش یافته است. این سرمایه گذاری با ریسک هایی، هم تجاری و هم زیست محیطی همراه است و نمی توان آن را بدیهی تلقی کرد. در میان نگرانیها در مورد تورم هزینه، انضباط سرمایه به جای رشد تولید به محیط پیش فرض صنعت شیل ایالات متحده تبدیل شده است.
کمبودهای تولید سوخت فسیلی از روسیه باید با تولید در جاهای دیگر جایگزین شود - حتی در دنیایی که تا سال 2050 به سمت تولید گازهای گلخانه ای خالص صفر حرکت می کند. مناسبترین جایگزینهای کوتاهمدت، پروژههایی با زمان کوتاهمدت هستند که نفت و گاز را به سرعت به بازار میآورند. اما راه حل های پایدار برای بحران امروز در کاهش تقاضای سوخت فسیلی نهفته است.
تهاجم روسیه به اوکراین باعث تغییر جهت گیری عمده تجارت جهانی انرژی می شود و جایگاه روسیه را در بازار تضعیف می کند. تمام روابط تجاری روسیه با اروپا بر اساس سوختهای فسیلی در نهایت در سناریوهای قبلی آژانس به دلیل جاهطلبیهای اروپا کاهش یافته بود. در این چشم انداز ، منابع بیشتری از روسیه به سمت شرق و به سمت بازارهای آسیایی کشیده می شوند، اما روسیه در یافتن بازار برای تمام جریان هایی که قبلاً به اروپا می رفت، ناموفق است. در سال 2025، تولید نفت روسیه 2 میلیون بشکه در روز کمتر از چشم انداز سال 2021 است و تولید گاز 200 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. چشم انداز بلندمدت به دلیل عدم اطمینان در مورد تقاضا، و همچنین دسترسی محدود به سرمایه و فناوری های بین المللی برای توسعه زمینه های چالش برانگیزتر و پروژه های LNG تضعیف می شود. صادرات سوخت فسیلی روسیه هرگز - در هیچ یک از سناریوها- به سطوح مشاهده شده در سال 2021 باز نمی گردد و سهم آن از تجارت بین المللی نفت و گاز تا سال 2030 درSTEPS به نصف کاهش می یابد.
جهت گیری مجدد روسیه به بازارهای آسیایی به ویژه در مورد گاز طبیعی چالش برانگیز است، زیرا فرصت بازار برای تحویل در مقیاس بزرگ بیشتر به چین محدود است. روسیه خطوط لوله جدید به چین را هدف قرار داده است، به ویژه خط لوله پاور سیبری-2 با ظرفیت بالا از طریق مغولستان. با این حال، پیشبینیهای تقاضا برای چین تردیدهای قابلتوجهی را در مورد دوام یک اتصال گازی در مقیاس بزرگ دیگر با روسیه ایجاد میکند. در STEPS، رشد تقاضای گاز چین بین سالهای 2021 تا 2030 به 2 درصد در سال کاهش مییابد، در مقایسه با نرخ رشد متوسط 12 درصدی در سال از سال 2010، که نشاندهنده ترجیح سیاست برای انرژیهای تجدیدپذیر است. واردکنندگان چینی برای تامین گاز قراردادهای بلندمدت LNG بستهاند، و چین هماکنون قرارداد کافی برای تامین تقاضای پیشبینیشده در مراحل STEPS تا دهه 2030 دارد.
یکی از اثرات اقدامات روسیه این است که دوران رشد سریع تقاضای گاز طبیعی به پایان می رسد.در STEPS، سناریویی که بیشترین مصرف گاز را مشاهده میکند، تقاضای جهانی بین سالهای 2021 تا 2030 کمتر از 5 درصد افزایش مییابد و سپس تا سال 2050 در حدود 4400 میلیارد متر مکعب ثابت میماند. دورنمای گاز با افزایش قیمتهای کوتاهمدت کاهش مییابد. قانون کاهش تورم، تقاضای گاز طبیعی ایالات متحده را در سال 2030 در مقایسه با پیشبینیهای سال گذشته بیش از 40 میلیارد متر مکعب کاهش میدهد و گاز را برای صادرات آزاد میکند. سیاستهای قویتر اقلیمی، تغییر ساختار اروپا از گاز را تسریع میکند. عرضه جدید قیمت ها را تا اواسط دهه 2020 کاهش می دهد و LNG برای امنیت کلی گاز اهمیت بیشتری پیدا می کند. اما شتاب گذشته رشد گاز طبیعی در اقتصادهای در حال توسعه به ویژه در آسیای جنوبی و جنوب شرقی کند شده است و اعتبار گاز به عنوان سوخت گذار انرژی را تحت تأثیر قرار داده است. بیشتر تجدید نظر نزولی در تقاضای گاز تا سال 2030 در STEPS به دلیل تغییر سریعتر به انرژی پاک است.
یک پارادایم جدید امنیت انرژی برای حفظ قابلیت اطمینان و مقرون به صرفه بودن و در عین حال کاهش انتشار گازهای گلخانه ای مورد نیاز است. این چشم انداز شامل ده اصل است که می تواند به هدایت سیاست گذاران در طول دوره ای که کاهش سوخت فسیلی و گسترش سیستم های انرژی پاک وجود دارد کمک کند.
در حالی که جهان از بحران انرژی امروز عبور میکند، باید از آسیبپذیریهای جدید ناشی از قیمتهای بالا و بیثباتی زنجیرههای تامین انرژی پاک و مواد معدنی اجتناب کند. اگر به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، این مسائل می تواند گذار انرژی را به تأخیر بیندازد یا آنها را پرهزینه تر کند. تقاضا برای مواد معدنی حیاتی برای فناوریهای انرژی پاک به شدت افزایش مییابد و تا سال 2030 در APS نسبت به سطح امروزی بیش از دو برابر خواهد شد. مس بیشترین افزایش را از نظر حجم مطلق دارد، اما سایر مواد معدنی حیاتی نرخ رشد تقاضای بسیار سریعتری را تجربه میکنند، به ویژه سیلیکون و نقره برای PV خورشیدی، عناصر خاکی کمیاب برای موتورهای توربین بادی و لیتیوم برای باتریها. تداوم نوآوری در فناوری و بازیافت گزینه های حیاتی برای کاهش فشارها بر بازارهای مواد معدنی حیاتی است. اتکای زیاد به یک کشور خاص مانند چین برای تامین منابع معدنی حیاتی و برای بسیاری از زنجیرههای تامین فناوری پاک خطری برای انتقال است.
بازارها و سیاست های انرژی در نتیجه تهاجم روسیه به اوکراین، نه فقط در حال حاضر، بلکه برای دهه های آینده تغییر کرده است. بحث زیست محیطی برای انرژی پاک نیازی به تقویت ندارد، اما استدلال های اقتصادی به نفع فناوری های پاک مقرون به صرفه و رقابتی در حال حاضر قوی تر شده اند - و همین طور در مورد امنیت انرژی. این همسویی اولویت های اقتصادی، اقلیمی و امنیتی در حال حاضر شروع به حرکت به سمت یک نتیجه بهتر برای مردم جهان و برای کره زمین کرده است. کارهای بیشتری باقی مانده است که باید انجام شود. گذار به یک سیستم انرژی ایمن تر و پایدارتر ممکن است آسان نباشد. اما بحران امروز به وضوح نشان میدهد که چرا باید به حرکت به سمت این گذار ادامه دهیم.
آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، روبروی پارک
ملت، کوچه شهید سلطالی، شماره ۶۵
تلفن: ۶۰-۲۲۰۲۹۳۵۱
info@gashouse.ir :پست الکترونیک
خانه مطالعات راهبردی گاز به منظور استفاده بهینه از ظرفیتها و توانمندیهای موسسه مطالعات بینالمللی انرژی برای پاسخ گویی به نیازهای مطالعالی، پژوهشی و تحقیقاتی شرکت ملی گاز ایران در حوزه مطالعات راهبردی در اسفند ماه سال ۱۴۰۰ تأسیس و افتتاح شد.